به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، اگرچه چندین سال بازوبند کاپیتانی تراکتورسازی را بر بازو میبست اما خودش بهشخصه در جمعه سیاه فوتبال تبریز یعنی ۲۵ اردیبهشت ۹۴ در بازی معروف تراکتورسازی و نفت تهران عضو تراکتور نبود و برای گسترش بازی میکرد. با این حال در پایان دیدار گسترشفولاد و راهآهن که در تهران برگزار شد بهاندازهای هنوز به تیم سابقش عرق و تعصب داشت که اوهم از اتفاقات بعد از بازی ابتدا خوشحالی کرد و سپس مثل همه هواداران تراکتورسازی شوک بزرگی به او دست داد. پنجسال از آن ماجرا میگذرد و هنوز هم تبریزیها اتفاقات آن شب تلخ را فراموش نکردهاند. کاپیتان اسبق پرشورها حالا خداحافظی کرده و مربی پارسجنوبی است. پست اینستاگرامیاش که هنوز هم خود را یک تراکتوری میداند بهانهای شد تا گپوگفت مفصلی با وی داشته باشیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با مرتضی اسدی را در ادامه میخوانید.
پست شما در اینستاگرام دوباره خاطره آن جمعه خاص را زنده کرد.
یک روز خاص اما عجیبوغریب بود که میشد اتفاقات خوبی برای تاریخ فوتبال تبریز رقم بخورد. حق مردم تبریز آن اتفاق نبود و متاسفانه ناملایمات و سوءمدیریت مسئولان باعث شد آن اتفاقات رخ دهد البته از تعویضهای بد اولیویرا سرمربی وقت تراکتور هم نمیتوان بهراحتی گذشت که یک بخشی از ناکامیای که به دست آمد به همین موضوع برمیگشت ولی علیایحال آن اتفاقاتی که افتاد بعید است دیگر در فوتبال ایران تکرار شود، چون در دقیقه ۹۰ همهچیز برگشت و جوی درست شد و آخر سر هم مشخص نشد که چه کسی مقصر واقعی آن اتفاقات بود.
همیشه در همه این سالها این شایعه در تبریز وجود داشته که نمیخواهند تراکتورسازی قهرمان شود.
نمیخواهم خیلی به این مسائل ورود کنم اما اگر هم عامل بیرونی وجود داشت ۵ تا ۱۰ درصد باعث ناکامی شد و بیشتر آن به سرمربی تیم و تعویضهای بدی که در آن بازی انجام داد، برمیگردد. او ناگهان سه مهاجم را با هم از زمین بیرون کشید و نفت برای جبران نتیجه بیمهابا حمله کرد. اگر ادینهو یا نریمان جهان در زمین میماندند شاید نتیجه دیگری به دست میآمد اما آنها را تعویض کرد و جلوی زمین تراکتور خالی شد و نفتیها هم برای جبران نتیجه حمله کردند. از سویی حامد لک هم دو گل بد خورد که در نتیجه دو خروج اشتباه بود. درمجموع عوامل زیادی دستبهدست هم داد تا تراکتورسازی در آن فصل قهرمان نشود با این حال میشد در آن روز هم اوضاع را مدیریت کرد اما متاسفانه فوتبال ما در همه ابعاد تحتتاثیر سوءمدیریت قرار دارد و خلأ مدیرانی کارآمد و باسواد در فوتبال ما بهشدت احساس میشود.
بعد از اینکه آن صحنههای عجیب را از ورزشگاه یادگار امام دیدی خودت بهعنوان کاپیتان سابق تراکتورسازی چه حسوحالی داشتی؟
واقعا هیچ چیزی متوجه نشدم. مردم بسیار خوشحال بودند و خود ما هم بعد از فهمیدن نتایج ابتدا در زمین خوشحال بودیم، از سویی وقتی شایعه گلخوردن سپاهان هم در یادگار امام میپیچید ورزشگاه منفجر میشد. انگار یکی به هواداران میگفت بازی در اصفهان مساوی شده و شما با همین نتیجه هم قهرمان میشوید. بعد هم که شایعه قطع اینترنت و موبایلها پیچید. اما مطمئن باشید این صحنهها دیگر در فوتبال ایران تکرار نخواهد شد و هرقدر هم به آن فکر کنیم بیشتر موجب اذیتوآزارمان میشود و رنجمان را بیشتر میکند.
اما این بهترین فرصت بود تا تراکتورسازی تنها قهرمانیاش را در لیگ برتر جشن بگیرد.
بله، تراکتور در جامحذفی قهرمان شده بود و فقط یک قهرمانی در لیگ برتر کم داشت و آن روز هواداران آمده بودند این قهرمانی را از نزدیک لمس کنند که متاسفانه آن اتفاقات افتاد و تیم دوباره نایبقهرمان شد. با این حال بازهم خدا را شکر که بعد از بازی اتفاقات بدتری برای هواداران رخ نداد که خداینکرده باعث مرگومیر هواداران شود و جای شکرش باقی بود که اتفاقی مثل فاجعه هیلزبورو (کشته شدن 96 نفر و مجروحشدن 766 نفر از هواداران لیورپول براثر تجمع انسانی درجریان بازی با ناتینگهامفارست در نیمهنهایی جامحذفی انگلیس در ۱۵ آوریل ۱۹۸۹) رخ نداد.
بعد از آن هم که این موضوع سوژه طنز بسیاری از رسانهها شد. اینکه دو تیم در دو شهر برای قهرمانی خوشحالی میکردند!
دقیقا مثل وضع الان افغانستان شده بود که دو رئیسجمهور دارد و آن روز هم به شکل عجیبی دو تیم برای قهرمانی خوشحالی میکردند. سیستم اطلاعرسانی و رسانهایمان بهقدری قوی است که آن اتفاقات آن روز در ورزشگاه یادگار امام رخ داد! اگر هم بخواهید مقصر را پیدا کنید مطمئن باشید موهایمان هم سفید میشود و هیچ اتفاقی نخواهد افتاد، چون کسی چیزی را در فوتبال ما به گردن نمیگیرد. این همه اتفاق در این فوتبال میافتد و این همه بلا سرمان میآید اما کسی هم ککش نمیگزد! الان چند سال است که تیمملی امید ما به المپیک نمیرود و هربار هم هر کسی که مسئولیت دارد هزارویک دلیل میآورد که چرا امیدها المپیکی نشدند. در این فوتبال هیچکس خودش را مقصر اشتباهات نمیداند. ویلموتس برای دوماه ۳۰ میلیارد پول گرفت و هیچکس هم گردن نمیگیرد. این همه مربی خارجی آمد یا بازیکنهای درجه ۳ و ۴ از خارج آمدند و نه نتیجه گرفتند و نه عملکرد درخشانی داشتند و این درحالی است که مربیان و بازیکنان خودمان خیلی بالاتر از این خارجیها هستند اما خارجیها که بازی هم نمیکنند به فیفا میروند و کلی شکایت و پرونده و جریمه روی دست باشگاهها میگذارند که درنهایت هم باید به آنها کلی دلار بهعنوان جریمه داد.
فردای آن روز هم از مدیران فدراسیون کسی این اتفاق را گردن نگرفت و فقط رئیس کمیته داوران از سمت خود استعفا کرد.
متاسفانه اوضاع فوتبال ما خوب نیست و مسیر درستی در پیش نگرفته است. بالاخره یکروز که آینده دوری هم نیست این فوتبال بهخاطر بیسوادی، بیتخصصی و سوءمدیریت تعطیل میشود.
آن بازی علیرضا فغانی داور بود و عملکرد ضعیفی داشت.
اشتباهات داوری هم مثل اشتباهات کادر و بازیکنان در نتیجه بهدستآمده موثر بود و اینطور نیست که فقط یکنفر بخواهد آن نتیجه را رقم بزند. اطلاعرسانی اشتباه هم که درنهایت باعث جنجال شد. آقای فغانی را بسیار دوست دارم و ازلحاظ داوری هم در سطح اول قرار دارد اما آدمیزاد اشتباه میکند و داور هم جایزالخطاست. شاید سرمربی هم نمیخواست آن اتفاقات بیفتد اما تعویض اشتباه به تیم لطمه زد. درمجموع عوامل زیادی دستبهدست هم داد تا آن جمعه سیاه در تبریز ثبت شود.
با همه این اوصاف که میگویی، بهنظر میرسد فوتبال ما ورشکسته است و باید منتظر روزهای بدتر هم بمانیم.
شک نداشته باشید که این اتفاق میافتد. سالهایسال و نزدیک به دو دهه در سطح اول فوتبال بازی کردهام و هیچ زمان فوتبال کشور را به این شکل ندیدهام. الان فوتبال ما مسیرش را گم کرده و هیچ کورسوی امیدی را نمیبینیم. این مسیر اشتباه است و متاسفانه آدمهایی هم به فوتبال میآیند که هیچ سابقه ورزشیای ندارند و با این آدمها به مسیر بدی میرویم. خودتان میبینید که امروز چه اتفاقاتی در فوتبال میافتد و انگارنهانگار، اصلا از تصمیمگیری درست هم خبری نیست. خیلی تیمها درحال منحلشدن هستند و نمیدانم این چه لیگ برتری است که خیلی از تیمها میآیند و به مشکل مالی میخورند و تا مرز انحلال پیش میروند! از اول فصل باید بودجه تیمها و نحوه تامین آن مشخص باشد تا در نیمفصل اعتصابها و مشکلات شروع نشود و بازیکنان فرار نکنند.
لیگ هم فعلا بلاتکلیف است. فکر میکنید درنهایت چه اتفاقی رخ میدهد؟
الان خیلی از کشورها لیگشان را ازسر گرفتند و ما هم باید این ۹ هفته باقیمانده را برگزار کنیم. خیلی از تیمها مدعی قهرمانی هستند و شاید اتفاقات دیگری بیفتد. ۹ بازی مانده و اگر سکه را هم بالا بیندازید هزار چرخ میخورد و نشان نمیدهد کدام تیم قهرمان میشود. الان سه، چهار تیم مثل پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور مدعی قهرمانی هستند و ازسوی دیگر باید شرایط سقوط تیمها را هم درنظر بگیریم.
در همین مورد کریخوانی عجیبی در رسانهها بین اهالی تیمها راه افتاده است؛ فکر نمیکنید این اتفاقات بیشتر از هر چیزی به فوتبال ما ضربه میزند؟
بهنظرم بهتر است لیگ انجام شود و به پایان برسد که هیچ شائبهای در آن نباشد، اما با امنیت کامل و مدیریت درست. اگر بازیها بدون تماشاگر برگزار شود هم چه بهتر چون خطرات کمتر میشود. درمجموع برگزاری بازیها با رعایت پروتکلهای بهداشتی میتواند در دستورکار قرار گرفته و انشاءالله طوری تصمیم بگیرند که هیچ شائبهای باقی نماند.